امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Skunk

skʌŋk skʌŋk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    skunks

معنی

noun verb - transitive
جانورشناسی راسوی متعفن آمریکایی، آدم بدرفتار یا پست، شکست دادن، فریفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد skunk

  1. noun American musteline mammal typically ejecting an intensely malodorous fluid when startled; in some classifications put in a separate subfamily Mephitinae
    Synonyms: knave, polecat, scoundrel, stinker, animal, rogue, cheat, defeat, rotter, dirty dog, rat, mammal, stinkpot, bum, puke, shellac, crumb, lowlife, scum bag, so-and-so, git
  2. noun Street names for marijuana
    Synonyms: pot, grass, green-goddess, dope, weed, gage, sess, sens, smoke, locoweed, mary-jane
  3. noun A defeat in a game where one side fails to score
    Synonyms: shutout
  4. verb Defeat by a lurch
    Synonyms: lurch

ارجاع به لغت skunk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skunk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skunk

لغات نزدیک skunk

پیشنهاد بهبود معانی