امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sky-high

    skaɪˈhaɪ skaɪˈhaɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective adverb
    بسیار بلند، فرازینه، (قیمت) سرسام‌آور، سر به آسمان‌کشیده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Prices have gone sky-high.
    - قیمت‌ها سر به آسمان کشیده‌اند.
    adjective adverb
    خردو خاک شیر، تکه تکه، له و لورده
    - The bomb blew the building sky-high.
    - بمب ساختمان را خرد و خاکشیر کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sky-high

    1. adjective Imposingly high
      Synonyms: aerial, airy, lofty, soaring, towering
    2. adjective Vastly exceeding a normal limit, as in cost
      Synonyms: steep, stiff, stratospheric, unconscionable
    3. adverb In a lavish or enthusiastic manner
      Synonyms: enthusiastically

    ارجاع به لغت sky-high

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sky-high» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sky-high

    لغات نزدیک sky-high

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند