امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sleigh

sleɪ sleɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sleighed
  • شکل سوم:

    sleighed
  • سوم‌شخص مفرد:

    sleighs
  • وجه وصفی حال:

    sleighing
  • شکل جمع:

    sleighs

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive
درشکه سورتمه، سورتمه راندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- ... on a one-horse, open sleigh
- ... سوار بر سورتمه‌ی یک اسبه و رو‌باز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sleigh

  1. noun sled
    Synonyms: bobsled, dogsled, horse sleigh, luge, sledge, toboggan

ارجاع به لغت sleigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sleigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sleigh

لغات نزدیک sleigh

پیشنهاد بهبود معانی