امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Slip Out

    slɪp aʊt slɪp aʊt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      slipped out

    • شکل سوم:

      slipped out

    • سوم‌شخص مفرد:

      slips out

    • وجه وصفی حال:

      slipping out

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    phrasal verb C2
    (ناخواسته) حرف از دهان کسی در رفتن، برملا کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I didn't mean to slip out the secret about her surprise party.
    - قصد نداشتم راز مهمانی غافلگیرکننده‌ی او را برملا کنم.
    - As he laughed, a few words managed to slip out unintentionally.
    - همان‌طور که او می خندید، چند کلمه ناخواسته از دهانش در رفت.
    phrasal verb
    یواشکی از جایی بیرون رفتن، یواشکی خارج شدن، بی‌سروصدا از جایی خارج شدن
    - I saw him slip out of the meeting early without saying goodbye.
    - دیدم بدون خداحافظی زود از جلسه بیرون رفت.
    - The cat managed to slip out of the room before I could close the door.
    - گربه قبل‌از اینکه در را ببندم موفق شد یواشکی از اتاق بیرون برود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت slip out

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «slip out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slip-out

    لغات نزدیک slip out

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک