امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Slipshod

ˈslɪpʃɑːd ˈslɪpʃɒd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
پاشنه خوابیده، لا‌ابالی، لا‌قید، شلخته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slipshod

  1. adjective careless; not well done
    Synonyms: bedraggled, botched, disheveled, faulty, fly-by-night, fouled-up, haphazard, imperfect, inaccurate, inexact, junky, loose, messed-up, messy, neglected, negligent, raunchy, screwed-up, scrubby, scruffy, shabby, shoddy, slapdash, sloppy, slovenly, tacky, tattered, threadbare, unkempt, unmeticulous, unsystematic, unthorough, untidy
    Antonyms: careful, neat, polished, refined, well-done

ارجاع به لغت slipshod

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slipshod» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slipshod

لغات نزدیک slipshod

پیشنهاد بهبود معانی