امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Snipe

snaɪp snaɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive adverb
جانورشناسی نوک دراز، پاشله، از کمینگاه تیر به اردوی دشمن زدن، از کمینگاه به‌سوی دشمن تیراندازی کردن (با at )، پاشله شکار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snipe

  1. verb Attack in speech or writing
    Synonyms: ambush, shoot, attack, round, murder, assail, lash-out, assault
  2. verb Aim and shoot with great precision
    Synonyms: sharpshoot

ارجاع به لغت snipe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snipe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snipe

لغات نزدیک snipe

پیشنهاد بهبود معانی