امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Snuggle

ˈsnʌɡl ˈsnʌɡl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
خود را برای گرم شدن یا غنودن جمع کردن، مچاله شدن، جمع شدن، در بستر غنودن، دربرگرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snuggle

  1. verb cuddle
    Synonyms: bundle, burrow, curl up, grasp, huddle, hug, nestle, nuzzle, snug, spoon
    Antonyms: separate, stay away

ارجاع به لغت snuggle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snuggle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snuggle

لغات نزدیک snuggle

پیشنهاد بهبود معانی