ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)
استفاده کن

    Sociable

    ˈsoʊʃəbl ˈsəʊʃəbl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more sociable

    • صفت عالی:

      most sociable

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective B1
      معاشرتی، اجتماعی، قابل معاشرت، خوش‌معاشرت، خوش‌مشرب، انس‌گیر، دوستانه، جامعه‌پذیر، خونگرم، آمیزگار
      • - if he is lively and sociable
      • - (سعدی) وگر خنده‌روی است و آمیزگار
      • - She is a very sociable person and loves to meet new people.
      • - او فرد بسیار خوش‌مشربی است و دوست دارد با افراد جدید ملاقات کند.
      • - Sarah is a very sociable person and enjoys spending time with friends.
      • - سارا فردی اجتماعی است و از وقت گذراندن با دوستانش لذت می‌برد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد sociable

    1. adjective friendly, outgoing
      Synonyms: accessible, affable, approachable, close, clubby, companionable, conversable, convivial, cordial, familiar, genial, good-natured, gregarious, intimate, neighborly, regular, social, warm
      Antonyms: introverted, snobbish, unfriendly, unkind, unsociable

    لغات هم‌خانواده sociable

    ارجاع به لغت sociable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sociable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sociable

    لغات نزدیک sociable

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری