امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Social Media

    ˌsəʊʃl ˈmiːdiə ˌsəʊʃl ˈmiːdiə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun plural uncountable
    فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های اجتماعی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Many businesses use social media for marketing.
    - بسیاری از کسب‌و‌کارها از رسانه‌های اجتماعی برای بازاریابی استفاده می‌کنند.
    - He decided to take a break from social media for his mental health.
    - او تصمیم گرفت که برای سلامت روان خود مدتی از شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرد.
    - Video on social media shows flames engulfing the refinery.
    - ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که شعله‌های آتش پالایشگاه را فرا گرفته‌است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد social media

    1. noun websites and computer programs that allow people to communicate and share information, opinions, pictures, videos, etc. on the internet, especially social networking websites

    ارجاع به لغت social media

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «social media» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/social-media

    لغات نزدیک social media

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند