امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sourpuss

ˈsaʊrpʊs ˈsaʊəpʊs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(آمریکا، عامیانه) ترشرو، تندخو، بد‌خلق، عبوس، اخمو، دمغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sourpuss

  1. noun grouch
    Synonyms: bellyacher, crab, crank, crosspatch, curmudgeon, faultfinder, griper, growler, grumbler, grump, killjoy, moaner, sorehead, sulker, whiner

ارجاع به لغت sourpuss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sourpuss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sourpuss

لغات نزدیک sourpuss

پیشنهاد بهبود معانی