امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Soviet

ˈsoʊ- / / ˈsɑː- ˈsəʊviət / / ˈsɒ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
هیئت حاکمه اتحاد جماهیر شوروی، شوروی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soviet

  1. adjective
    Synonyms: communist, socialist, sovietized, collective, collectivized
  2. noun
    Synonyms: assembly, congress, council; volost, uyezd, guberniya, oblast (all Russian)

ارجاع به لغت soviet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soviet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soviet

لغات نزدیک soviet

پیشنهاد بهبود معانی