امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Space

speɪs speɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    spaced
  • شکل سوم:

    spaced
  • سوم‌شخص مفرد:

    spaces
  • وجه وصفی حال:

    spacing
  • شکل جمع:

    spaces

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
فضا، وسعت، جا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- to travel in space
- در فضا سفر کردن
- infinite space
- فضای لایتناهی، سپهر بی‌پایان
- each country's air space
- فضای هوایی هر کشور
- spaceship
- فضاناو، سپهرناو
- space creatures
- موجودات فضایی
- We have to make space for the new table.
- باید برای میز تازه جا باز کنیم.
- parking space
- جای پارک کردن (اتومبیل)
- There is not enough space on the shelf for all my books.
- در طاقچه جای کافی برای همه‌ی کتاب‌های من نیست.
- We are short of space.
- از نظر جا در مضیقه هستیم.
- In a space of twenty kilometers the road rises fifty meters.
- در یک مسافت بیست‌کیلومتری ارتفاع جاده پنجاه متر زیاد می‌شود.
- during the space of only five years
- در یک مدت زمان فقط پنج سال
- A space of one dimension is a line and of two dimensions is a plane.
- فضای یک بعدی از یک خط و فضای دو بعدی از یک صفحه تشکیل شده است.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - transitive
فاصله گذاشتن
- Space out the lines so that the whole page is filled.
- فاصله‌ی سطرها را بیشتر کن تا همه‌ی صفحه پر شود.
- Space the desks two meters apart.
- میزها را به فاصله‌ی دو متری از هم قرار بده.
- irregularly-spaced houses
- خانه‌هایی که از هم به یک فاصله نبودند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد space

  1. noun room, scope
    Synonyms: amplitude, area, arena, blank, breadth, capacity, compass, distance, elbowroom, expanse, expansion, extension, extent, field, gap, headroom, headway, infinity, interval, lacuna, leeway, location, margin, omission, play, range, reach, slot, spaciousness, sphere, spot, spread, stretch, territory, tract, turf, volume, zone
  2. noun time interval
    Synonyms: bit, duration, period, season, span, spell, stretch, term, time, while

Phrasal verbs

  • space out

    (واژه یا حروف یا سطر) دارای فاصله‌ی بیشتر کردن، فاصله دادن

Collocations

ارجاع به لغت space

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «space» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/space

لغات نزدیک space

پیشنهاد بهبود معانی