گذشتهی ساده:
splashedشکل سوم:
splashedسوم شخص مفرد:
splashesوجه وصفی حال:
splashingلکه یا قطعهای رنگین، بخش پوشیده از رنگ
سر و صدا ایجاد کردن، جلب توجه کردن، گرفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «splash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/splash