معنی sponge cake به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

spʌndʒ keɪk spʌndʒ keɪk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

غذا و آشپزی کیک اسفنجی، کیک پف‌آلود (کیکی که بدون روغن قنادی پخته می‌شود)

افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- She baked a delicious sponge cake for her birthday.

- برای تولدش یک کیک اسفنجی خوشمزه پخت.

- I bought a slice of sponge cake for my sister's birthday.

- یک تکه کیک اسفنجی برای تولد خواهرم خریدم.

- She decorated the sponge cake with whipped cream.

- کیک اسفنجی را با خامه‌ی همزده تزئین کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sponge cake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «sponge cake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sponge-cake

لغات نزدیک sponge cake

- sponge
- sponge bath
- sponge cake
- sponge rubber
- spongecake

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند