امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sponger

    ˈspʌndʒər ˈspʌndʒə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    (آدم) مفت‌خور، سوءاستفاده‌‌گر، انگل، کلاش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - He always relied on his friends; he was known as a sponger.
    - او همیشه به دوستانش تکیه می‌کرد؛ او به‌عنوان یک آدم مفت‌خور شناخته می‌شد.
    - Everyone knew the sponger would show up when there was free food.
    - همه می‌دانستند که وقتی غذای مجانی باشد، آدم کلاش ظاهر می‌شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sponger

    1. noun A follower who hangs around a host (without benefit to the host) in hope of gain or advantage
      Synonyms: parasite, freeloader, hanger-on, sponge, dependent, bloodsucker, chiseler, leech, deadbeat, moocher, trencher friend

    ارجاع به لغت sponger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sponger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sponger

    لغات نزدیک sponger

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند