امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Staged Rollout

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین Phased Release نیز گفته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    تکنولوژی رهانش تدریجی، انتشار مرحله‌ای (انتشار به‌روزرسانی اپلیکیشن به‌صورت تدریجی. با این هدف که توسعه‌دهنده بتواند باگ‌های احتمالی را پیش از انتشار نهایی برطرف کند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Staged rollouts can only be used for app updates, not when publishing an app for the first time.
    - از رهانش‌های تدریجی تنها می‌توان به‌منظور به‌روزرسانی اپلیکیشن‌ها استفاده کرد، نه هنگام انتشار اپلیکیشن برای نخستین بار.
    - During a staged rollout, it's a good idea to closely monitor crash reports and user feedback.
    - در طول انتشار مرحله‌ای، بهتر است که گزارش‌های ازکارافتادن [اپلیکیشن] و بازخورد کاربران را به‌دقت زیرنظر داشته باشیم.
    - The phased release of the application was successful.
    - رهانش تدریجی این اپلیکیشن موفقیت‌آمیز بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت staged rollout

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «staged rollout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/staged-rollout

    لغات نزدیک staged rollout

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند