امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Stentorian

    stenˈtɔːriən stenˈtɔːriən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    رسا، بلند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The stentorian applause filled the concert hall.
    - صدای بلند تشویق سالن کنسرت را پر کرد.
    - The stentorian roar of the lion could be heard from miles away.
    - غرش بلند شیر از مایل‌ها آن طرف‌تر شنیده می‌شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد stentorian

    1. adjective Marked by extremely high volume and intensity of sound
      Synonyms: blaring, booming, loud, deafening, earsplitting, commanding, orotund, sonorous, robust, roaring, resounding, resonant
    2. adjective Having volume of sound
      Synonyms: sonorous, resounding

    ارجاع به لغت stentorian

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stentorian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stentorian

    لغات نزدیک stentorian

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی