معنی stepsister به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈstepˌsɪstər ˈstepsɪstə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

خواهر ناتنی، ناخواهری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- My stepsister is coming to visit next weekend.

- خواهر ناتنی من آخر هفته‌ی آینده برای دیدن می‌آید.

- My stepsister is only two years older than me.

- خواهر ناتنی من تنها دو سال از من بزرگ‌تر است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stepsister

noun A sister who has only one parent in common with you

Synonyms: half-sister

ارجاع به لغت stepsister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «stepsister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stepsister

لغات نزدیک stepsister

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند