امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stereo

ˈsterioʊ / / ˈstɪr- ˈsteriəʊ / / ˈstɪər- ˈsteriəʊ / / ˈstɪər-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
مخفف واژه‌های ( stereophonic ، stereotype )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- to record in stereo
- به‌طرز خوش‌آوا یا استریو ضبط کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stereo

  1. noun Reproducer in which two microphones feed two or more loudspeakers to give a three-dimensional effect to the sound
    Synonyms: stereo system, hi-fi, record player, sound-system, audio system, component set, gramophone, high-fidelity system, stereoscopic picture, stereophony, stereo recorder, stereo player, stereo receiver, phonograph, stereoscopic photograph, stereophonic system
  2. adjective Designating sound transmission from two sources through two channels
    Synonyms: stereophonic, two-channel

ارجاع به لغت stereo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stereo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stereo

لغات نزدیک stereo

پیشنهاد بهبود معانی