امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sthenic

ˈstɛnɪk ˈsθɛnɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
فعال، حاد، تندکار، قوی، خطرناک، وخیم، شدید، نیرومند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The sthenic warrior showed no signs of fatigue during battle.
- جنگجوی نیرومند در طول نبرد هیچ نشانه‌ای از خستگی نداشت.
- His sthenic energy and determination were evident in everything he did.
- انرژی و عزم شدید او در هر کاری که انجام می‌داد مشهود بود.
adjective
عضلانی، چاق، دارای شکم بزرگ
- The athlete's sthenic physique helped her excel in multiple sports.
- هیکل عضلانی این ورزش‌کار به او کمک کرد تا در ورزش‌های متعدد برتری یابد.
- The sthenic power lifter effortlessly lifted the heavy weights.
- وزنه‌بردار چاق بدون زحمت وزنه‌های سنگین را بلند کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sthenic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sthenic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sthenic

لغات نزدیک sthenic

پیشنهاد بهبود معانی