امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stigmatize

ˈstɪɡmətaɪz ˈstɪɡmətaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stigmatized
  • شکل سوم:

    stigmatized
  • سوم‌شخص مفرد:

    stigmatizes
  • وجه وصفی حال:

    stigmatizing

توضیحات

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای stigmatize از stigmatise استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
خوار کردن، تحقیر کردن، بدنام کردن، لکه‌دار کردن، شماتت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- It's unfair to stigmatize someone for their past mistakes.
- بی‌انصافی است که کسی را به‌خاطر اشتباهات گذشته‌اش تحقیر کنیم.
- Many people stigmatize the homeless, failing to see their struggles.
- بسیاری از مردم بی‌خانمان‌ها را بدنام می‌کنند و کوشش آن‌ها را نمی‌بینند.
verb - transitive
قدیمی (به چیز بدی) انگ زدن، خطاب کردن، برچسب زدن، نشان‌دار کردن
- Anyone who criticized the leader was stigmatized as traitor.
- به هرکسی که از رهبر انتقاد می‌کرد، انگ خیانت می‌زدند.
- Society tends to stigmatize those with mental health issues.
- جامعه تمایل دارد کسانی که مشکلات سلامت روانی دارند را نشان‌دار کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stigmatize

  1. verb brand, label
    Synonyms: characterize, class, classify, defame, denounce, designate, disgrace, mark, stamp, tag, slander

ارجاع به لغت stigmatize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stigmatize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stigmatize

لغات نزدیک stigmatize

پیشنهاد بهبود معانی