امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stipple

ˈstɪpl ˈstɪpl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

با نقطه سایه زدن یا نقشی ایجاد کردن، لکه‌دار کردن، منقوط کردن، ترسیم با نقطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stipple

  1. verb To mark with many small spots
    Synonyms: bespeckle, besprinkle, dapple, dot, fleck, freckle, mottle, pepper, speck, speckle, sprinkle
  2. verb Produce a mottled effect
    Synonyms: dapple, dot, speckle, dab

ارجاع به لغت stipple

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stipple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stipple

لغات نزدیک stipple

پیشنهاد بهبود معانی