امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Stock Exchange

    ˈstɑːkɪksˈt͡ʃeɪndʒ stɒkɪkˈst͡ʃeɪndʒ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    اقتصاد بورس اوراق بهادار، بهابازار، بازار سهام
    لغات تخصصی اقتصاد در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The stock exchange is a platform where stocks, bonds, and other securities are traded.
    - بهابازار بستری است که در آن سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار معامله می‌شود.
    - The stock exchange is a highly competitive environment.
    - بورس اوراق بهادار محیطی کاملاً رقابتی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد stock exchange

    1. noun stock market
      Synonyms: American Stock Exchange, Amex, Big Board, bourse, exchange, NASDAQ, New York Stock Exchange, OTC, Wall Street

    ارجاع به لغت stock exchange

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stock exchange» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stock-exchange

    لغات نزدیک stock exchange

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی