امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stop Payment

American: ˈstɑːpˈpeɪmənt British: stɒpˈpeɪmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
دستور عدم پرداخت چک به بانک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stop payment

  1. noun withheld payment
    Synonyms: block, freeze, refusal to pay, welsh

ارجاع به لغت stop payment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stop payment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stop payment

لغات نزدیک stop payment

پیشنهاد بهبود معانی