امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Strategically

    strəˈtiːdʒɪkli strəˈtiːdʒɪkli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    (به گونه‌ای که به دستیابی به برنامه یا تدبیر کمک می‌کند مثلاً در تجارت یا سیاست) به‌طور راهبردی، به‌طور استراتژیک، از نظر استراتژیک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The Strait of Hormuz is strategically important.
    - تنگه‌ی هرمز از نظر استراتژیک مهم است.
    - We have to think strategically about how best to utilize our facilities.
    - باید به‌طور راهبردی فکر کنیم که چگونه از امکانات خود به بهترین شکل استفاده کنیم.
    adverb
    (به‌گونه‌ای که برای نیروهای نظامی مزیت ایجاد کند) رزم‌تدبیرانه، به‌طور استراتژیک، از نظر استراتژیک
    - US forces seized two strategically important airfields.
    - نیروهای آمریکایی دو فرودگاه مهم از نظر استراتژیک را تصرف کردند.
    - Violence was deployed strategically.
    - از خشونت به‌طور استراتژیک و رزم‌تدبیرانه استفاده شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده strategically

    ارجاع به لغت strategically

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «strategically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strategically

    لغات نزدیک strategically

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی