شکل جمع:
strawsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نشانهای از آینده که احتمال دارد به وقوع بپیوندد، اشارهای جزئی به تحولات احتمالی آینده
grasp (or clutch or catch) at a straw
به هر دری زدن، تلاش مذبوحانه کردن
the last straw (that breaks the camel's back)
آخرین کاه (که کمر شتر را میشکند)، رسیدن کارد به استخوان، تجاوز از حد
بدون وسایل لازم اقدام به کاری کردن
not worth a damn (or a straw etc.)
کاملاً بیارزش
تیر خلاص، موردی که باعث میشود کارد به استخوان برسد (آخرین کار از مجموعهای از کارها که دیگر برای فرد قابل تحمل نیست و کاسهی صبر او را لبریز میکند)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «straw» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/straw