امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Strewn

American: ˈstruːn British: struːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    strewed

معنی

adverb
قسمت سوم فعل Strew

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strewn

  1. verb To extend over a wide area
    Synonyms: spread, scattered, covered, radiated, distributed, tossed, disseminated, dispersed, diffused, circulated

ارجاع به لغت strewn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strewn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strewn

لغات نزدیک strewn

پیشنهاد بهبود معانی