امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Strumpet

ˈstrʌmpɪt ˈstrʌmpɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
فاحشه، زن بدکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strumpet

  1. noun prostitute
    Synonyms: call girl, harlot, hooker, hussy, lady of the evening, slut, streetwalker, whore, woman of the street

ارجاع به لغت strumpet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strumpet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strumpet

لغات نزدیک strumpet

پیشنهاد بهبود معانی