امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Stylized

    ˈstaɪlaɪzd ˈstaɪlaɪzd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      stylizes

    • وجه وصفی حال:

      stylizing

    توضیحات

    در انگلیسی بریتانیایی به‌صورت stylised نوشته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مُسبک، دارای سبک، سبک‌پردازی‌شده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The heart-shaped symbol in the phrase "I heart NY," is a stylized representation of a real heart.
    - نماد قلبی‌شکل در عبارت I heart NY، تمثالی مسبک از یک قلب واقعی است.
    - stylised mythological figures
    - چهره‌های اسطوره‌ای سبک‌پردازی‌شده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد stylized

    1. verb Represent according to a conventional style
      Synonyms: conventionalized, accorded, conformed
    2. adjective Using artistic forms and conventions to create effects; not natural or spontaneous
      Synonyms: conventionalized, conventionalised, stylised

    لغات هم‌خانواده stylized

    ارجاع به لغت stylized

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stylized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stylized

    لغات نزدیک stylized

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی