امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Subconscious

ˌsʌbˈkɑːnʃəs sʌbˈkɒnʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
ناخودآگاه، نیمه‌هشیار، نیمه‌آگاه، درحالت ناخودآگاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد subconscious

  1. adjective innermost in thought
    Synonyms: hidden, inmost, inner, intuitive, latent, mental, repressed, subliminal, suppressed, unconscious
    Antonyms: conscious, outer
  2. noun inner thoughts
    Synonyms: essence, mind, psyche, soul, subconsciousness, subliminal, subliminal self, submerged mind, underconsciousness, undersense
    Antonyms: conscious, consciousness

لغات هم‌خانواده subconscious

ارجاع به لغت subconscious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subconscious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subconscious

لغات نزدیک subconscious

پیشنهاد بهبود معانی