امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Substation

ˈsʌbˌsteɪʃn ˈsʌbˌsteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ایستگاه فرعی، شعبه، خرده‌ایستگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت substation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «substation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/substation

لغات نزدیک substation

پیشنهاد بهبود معانی