امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Subterfuge

ˈsʌbtərfjuːdʒ ˈsʌbtəfjuːdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
طفره، گریز، طفره‌زنی، اختفا ، عذر، بهانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Malingering was a good subterfuge.
- خود را به مریضی‌زدن بهانه‌ی خوبی بود.
- a subterfuge to get her own way
- عذرطلبی برای دستیابی به خواسته‌ی خود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد subterfuge

  1. noun An indirect, usually cunning means of gaining an end
    Synonyms: artifice, deception, device, dodge, feint, gimmick, imposture, jig, maneuver, ploy, ruse, sleight, stratagem, trick, wile, shenanigan, take-in
  2. noun Something intended to misrepresent the true nature of an activity
    Synonyms: deception, artifice, device, trick, ploy, chicanery, cheat, dishonesty, blind, evasion, excuse, fraud, plan, pretense, refuge, ruse, scheme, sham, shift, sophistry, stratagem

ارجاع به لغت subterfuge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subterfuge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subterfuge

لغات نزدیک subterfuge

پیشنهاد بهبود معانی