امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Suction Cup

    ˈsʌkʃənkʌp ˈsʌkʃənkʌp
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: sucker

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    قاپک وکیوم، ساکشن‌کاپ، ساکشن‌پد، فنجان بادکشی، صفحه‌ی نگهدارنده‌ی ساکشن‌‌دار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - I use a suction cup to keep my phone in place on the car dashboard.
    - من از ساکشن‌کاپ برای ثابت نگه‌داشتن گوشی روی داشبورد ماشین استفاده می‌کنم.
    - The suction cup wouldn't stick to the wet surface.
    - فنجان بادکشی به سطح مرطوب نمی‌چسبد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت suction cup

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «suction cup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suction-cup

    لغات نزدیک suction cup

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار