امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sufficiency

səˈfɪʃnsi səˈfɪʃnsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کفایت، شایستگی، قابلیت، مقدار کافی، بسندگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sufficiency

  1. noun An adequate quantity
    Synonyms: adequacy, enough, supply
    Antonyms: insufficiency

لغات هم‌خانواده sufficiency

ارجاع به لغت sufficiency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sufficiency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sufficiency

لغات نزدیک sufficiency

پیشنهاد بهبود معانی