امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sunburn

ˈsʌnbɜrːn ˈsʌnbɜːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
آب‌و‌هوا آفتاب‌سوخته کردن، آفتاب‌زدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I get sunburned easily.
- من زود آفتاب‌زده می‌شوم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sunburn

  1. noun Redness of the skin caused by exposure to the rays of the sun
    Synonyms: tan, erythema solare, suntan, burn
  2. verb Get a sunburn by overexposure to the sun
    Synonyms: burn

ارجاع به لغت sunburn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sunburn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sunburn

لغات نزدیک sunburn

پیشنهاد بهبود معانی