امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sunglasses

    ˈsʌnˌɡlæsɪz ˈsʌnˌɡlɑːsɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: dark glasses

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural A2
    sunglasses, عینک آفتابی، عینک دودی
    عینک آفتابی، عینک دودی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - I forgot my sunglasses at home.
    - عینک آفتابی‌ام را در خانه جا گذاشتم.
    - She put on her sunglasses and strutted confidently down the street.
    - عینک آفتابی‌اش را به چشم زد و با اعتمادبه‌نفس در خیابان شق‌ورق راه رفت.
    - I always wear dark glasses when I go outside to protect my eyes from the sun.
    - همیشه وقتی بیرون می‌روم عینک دودی می‌زنم تا از چشمانم در برابر آفتاب محافظت کنم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sunglasses

    1. noun Spectacles that are darkened or polarized to protect the eyes from the glare of the sun
      Synonyms: dark-glasses, shades

    ارجاع به لغت sunglasses

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sunglasses» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sunglasses

    لغات نزدیک sunglasses

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی