امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Supervenient

American: suːpərˈviːnjənt British: ˌsjuːpəˈviːnɪənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
غیرمترقبه، غیرمنتظره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد supervenient

  1. adjective Not part of the real or essential nature of a thing
    Synonyms: adscititious, adventitious, incidental

ارجاع به لغت supervenient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «supervenient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supervenient

لغات نزدیک supervenient

پیشنهاد بهبود معانی