امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Supplemental

ˌsəpləˈmentəl ˌsʌplɪˈmentri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
اضافی، متمم، مکمل، تکمیلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد supplemental

  1. adjective Forming or serving as a complement
    Synonyms: complemental, complementary
  2. adjective Used or held in reserve
    Synonyms: auxiliary, supplementary, backup, adscititious, emergency, reserve, secondary, standby, derivative, subsidiary, supporting

ارجاع به لغت supplemental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «supplemental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supplemental

لغات نزدیک supplemental

پیشنهاد بهبود معانی