امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Suspender

səˈspendər səˈspendə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
معلق، بند شلوار، بند جوراب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suspender

  1. noun Elastic straps that hold trousers up (usually used in the plural)
    Synonyms: brace, gallus

ارجاع به لغت suspender

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suspender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suspender

لغات نزدیک suspender

پیشنهاد بهبود معانی