امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sustentation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( sustention ) اطعام، اطعام مساکین، نگهداری، استعانت مالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sustentation

  1. noun The act of sustaining life by food or providing a means of subsistence
    Synonyms: sustenance, sustainment, maintenance, upkeep

ارجاع به لغت sustentation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sustentation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sustentation

لغات نزدیک sustentation

پیشنهاد بهبود معانی