امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sweeping

ˈswiːpɪŋ ˈswiːpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    swept
  • شکل سوم:

    swept
  • سوم‌شخص مفرد:

    sweeps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
جامع، بی‌استثنا، فراگیرنده، شامل، تند، بنیان‌کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the sweeping curve of the bay
- انحنای گسترده‌ی خلیج
- a sweeping generalization
- عمومیت دادن سرسری
- sweeping economic reforms
- اصلاحات همه‌جانبه‌ی اقتصادی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sweeping

  1. adjective wide-ranging
    Synonyms: across-the-board, all-around, all-embracing, all-encompassing, all-inclusive, all-out, bird’s-eye, blanket, broad, complete, comprehensive, exaggerated, exhaustive, extensive, full, general, global, inclusive, indiscriminate, out-and-out, overall, overdrawn, overstated, radical, thorough, thorough-going, unqualified, vast, wall-to-wall, whole-hog, wholesale, wide
    Antonyms: exclusive, narrow

ارجاع به لغت sweeping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sweeping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sweeping

لغات نزدیک sweeping

پیشنهاد بهبود معانی