امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tactical

ˈtæktɪkl ˈtæktɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective C1
مربوط به تدابیر جنگی، ماهر، ماهرانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tactical

  1. adjective strategic
    Synonyms: calculated, clever, cunning, deliberate, diplomatic, planned, politic, prudent, skillful, smart, well-planned

ارجاع به لغت tactical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tactical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tactical

لغات نزدیک tactical

پیشنهاد بهبود معانی