امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tad

tæd tæd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
مقدار کم
noun
(آمریکا، عامیانه) بچه کوچک، نی‌نی
- I am a tad tired.
- کمی خسته هستم.
- a tad more than that
- یک ذره بیشتر از آن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tad

  1. noun A slight amount or degree of difference
    Synonyms: shade

ارجاع به لغت tad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tad

لغات نزدیک tad

پیشنهاد بهبود معانی