امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tailback

ˈteɪlbæk ˈteɪlbæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی بریتانیایی راه‌بندان
- I had to take a detour to avoid the tailback on the main road.
- برای اینکه وارد راه‌بندان در جاده‌ی اصلی نشوم، مجبور شدم مسیر انحرافی را طی کنم.
- The tailback on the highway stretched for miles due to the ongoing construction work.
- راه‌بندان این بزرگراه به دلیل کار ساخت‌وساز در حال انجام تا کیلومترها ادامه داشت.
noun countable
ورزش (فوتبال آمریکایی) هافبک نفوذی، پشت مهاجم
- The tailback's strong running style and ability made him a key player in the team's offensive strategy.
- سبک دویدن قوی و توانایی این هافبک نفوذی، او را به بازیکنی کلیدی در استراتژی تهاجمی تیم تبدیل کرد.
- The quarterback handed the ball off to the tailback.
- کوارتربک توپ را به بازیکن پشت مهاجم سپرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tailback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tailback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tailback

لغات نزدیک tailback

پیشنهاد بهبود معانی