امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Tajikistan

    tɑːˈdʒiːkɪˌstɑːn tɑːˈdʒiːkɪˌstɑːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    پایتخت:‌ دوشنبه

    ملیت: Tajik

    مخفف: TJ

    معنی

    noun
    tajikistan, تاجیکستان
    کشور تاجیکستان
    لیست تمامی کشورهای جهان همراه ملیت و پایتخت به انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tajikistan

    1. noun A landlocked mountainous republic in southeast central Asia to the north of Afghanistan; formerly an Asian soviet
      Synonyms: republic-of-tajikistan, tadzhikistan, tadzhik, tadjik, tajik

    ارجاع به لغت tajikistan

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tajikistan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tajikistan

    لغات نزدیک tajikistan

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند