امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Take A Bath

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiomatic phrase slang informal A1
متضرر شدن (از نظر مالی)، ضرر مالی کردن، متحمل ضرر مالی شدن (سنگین و چشمگیر)
- The company's stock plummeted, causing investors to take a bath.
- سهام این شرکت سقوط کرد و باعث شد سرمایه‌گذاران متضرر شوند.
- He took a bath on his risky investment in cryptocurrency, losing a significant amount of money.
- او با سرمایه‌گذاری پرریسک خود در رمزارزها متحمل ضرر مالی شد و مقدار قابل‌توجهی از سرمایه‌ را از دست داد.
verb phrase
حمام کردن (به‌ویژه در وان)
- It's important to take a bath regularly to maintain good hygiene and keep your skin healthy.
- برای حفظ بهداشت و حفظ سلامت پوست لازم است به‌طور منظم حمام کنید.
- I can't believe you're so busy that you can't even take a bath once a day.
- باورم نمی‌شه این‌قدر سرت شلوغ باشه که حتی روزی یه بار هم نمی‌تونی حموم کنی.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت take a bath

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «take a bath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/take-a-bath

لغات نزدیک take a bath

پیشنهاد بهبود معانی