امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Talented

ˈtæləntɪd ˈtæləntɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more talented
  • صفت عالی:

    most talented

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
بااستعداد، خوش‌قریحه، پر‌آمایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Mozart was a talented musician.
- موتسارت موسیقیدانی بااستعداد بود.
- The team has many talented players.
- تیم بازیکنان بااستعداد زیادی دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد talented

  1. adjective gifted
    Synonyms: able, accomplished, adept, adroit, artistic, brilliant, capable, clever, cut out for, endowed, expert, having a knack, ingenious, intelligent, masterly, proficient, shining at, skilled, smart

ارجاع به لغت talented

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «talented» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/talented

لغات نزدیک talented

پیشنهاد بهبود معانی