امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Tardigrade

    American: ˈtɑːrdəˌɡreɪd British: ˈtɑːdɪɡreɪd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      tardigrades

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    زیست‌شناسی کندرو، تاردیگرید، خرس آبی، خوکچه‌ی خزه‌ای (نوعی موجود بسیار کوچک و پیچیده که هشت پا دارد و در آب زندگی می‌کند)
    لغات زیست شناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Under a microscope, the tardigrade's intricate body structure is fascinating to observe.
    - مشاهده‌ی ساختار پیچیده‌ی بدن کندرو در زیر میکروسکوپ جذاب است.
    - A tardigrade is often referred to as a "water bear" due to its unique appearance.
    - کندرو به‌دلیل ظاهر منحصر‌به‌فردش اغلب به‌عنوان «خرس آبی» شناخته می‌شود.
    - The tardigrade can survive extreme conditions that would be lethal to most organisms.
    - تاردیگرید می‌تواند در شرایط وخیمی که برای بیشتر موجودات کشنده است، زنده بماند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tardigrade

    1. noun a minute animal of the phylum Tardigrada ; a water bear

    ارجاع به لغت tardigrade

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tardigrade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tardigrade

    لغات نزدیک tardigrade

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی