امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Taurine

ˈtɔːr.iːn ˈtɔːr.aɪn ˈtɔː.riːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
زیست‌شناسی شیمی تائورین، تُرین، تُرایْن (نوعی آمینو اسید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Taurine is an amino acid found in many energy drinks.
- تائورین یک آمینو اسید است که در بسیاری از نوشیدنی‌های انرژی‌زا یافت می‌شود.
- Taurine plays a crucial role in regulating heart function.
- تائورین نقش مهمی در تنظیم عملکرد قلب دارد.
adjective formal
جانورشناسی گاوی، وابسته به تیره‌ی گاو، گاو‌مانند، ثوری
- We ordered a taurine burger from the diner.
- ما یک همبرگر گاوی از غذاخوری سفارش دادیم.
- She wore a taurine leather jacket.
- او یک کت چرم گاوی پوشیده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت taurine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «taurine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/taurine

لغات نزدیک taurine

پیشنهاد بهبود معانی