امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Taxonomist

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    زیست‌شناسی طبقه‌بندی‌شناس، ردگان‌شناس، آرایه‌شناس، تاکسونومیست
    لغات زیست شناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The job of a taxonomist is to study and document the diversity of life on Earth.
    - کار طبقه‌بندی‌شناس مطالعه و مستندسازی تنوع حیات روی زمین است.
    - The taxonomist used a variety of tools and techniques to determine the correct classification of the unknown species.
    - تاکسونومیست از ابزارها و تکنیک‌های مختلفی برای تعیین طبقه‌بندی صحیح گونه‌های ناشناخته استفاده کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد taxonomist

    1. noun A biologist who specializes in the classification of organisms into groups on the basis of their structure and origin and behavior
      Synonyms: taxonomer, systematist

    ارجاع به لغت taxonomist

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «taxonomist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/taxonomist

    لغات نزدیک taxonomist

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند